اگر شما غذایی خوب و سفرهاى رنگین براى من تدارک دیده باشید اما درِ اتاقى را که در آن سفره پهن است بر من قفل کرده، پنجرهاى نیز بر آن نگشوده باشید. چگونه من متوجه مرحمت شما خواهم شد. این «در» همان آستانه ورود یا مدخل مقاله است.
14 مدل برای شروع یک مقاله
یک اصطلاح روزنامهنگاری مىگوید: قلابتان را در همان شروع مقاله وصل کنید (have a grabbing intro) به عبارتی مقالهى ما با هر میزان اطلاعات کارآمد، زمانى مفید است که خوانده شود.
یک شروع بد مىتواند بهعنوان بزرگترین مصیبت باشد و فرصت مطالعهى نوشتهى ما را از مخاطب بگیرد. شروع باید جذاب و بهگونهای باشد که یقهى مخاطب را بگیرد و او را به درون مقاله بکشاند، یا حداقل گفتن یک بفرما را از او دریغ نکند. ایجاد جذابیت از راههاى مختلف ممکن است؛ نقل یک حکایت یا روایت، یک نقلقول، ایجاد یک تصویر، یک خبر جذاب و تکاندهنده، یک ضربالمثل، طرح یک سؤال و… میتواند شروع جذابى براى نوشته ما به ارمغان آورد.
برندان هِنسى Brendan Hennessy در کتاب «نوشتن مقالات فیچر» writing feature articles ویژگیهایی را براى شروع تولید مقاله به شرح زیر برشمرده است:
1- استفاده از حقایق چشمگیر و جذاب use of striking facts
2- استفاده از لطیفه و حکایت ancdote
3- تشریح و توصیف description
4- دلیل و برهان آوردن از طریق مقایسه و تمثیل Exposition/argument by analogy
5- نقلقولی که از طریق مصاحبه بهدستآمده است A quote from the subject of an interview
6- نکتههای پرشور، شگفتانگیز و یا تکاندهنده vivid, surprisng, or shocking statement
7- سؤال Question
8- مناسبت روز Topical
9- برملا ساختن نیمه پنهان خبر Digging behind the news
10- استفاده از شهرت و آوازه celebrity peg
11- شوخطبعی و استفاده از کنایه و طنز humour / Irony
12- تجربه شخصى personal experience
13- ایهام، نهفتگى cryptic
14- تضاد و تقابل
شما هم «شروع» کنید!
در اینجا به چند شروع اشارهشده است، توجه کنید:
شروع با ضرب المثل
یک ضربالمثل انگلیسى است که مىگوید: اطلاعات کار نجیب زادگان است اما با ورود به دنیاى مدرن دسترسى به اطلاعات براى مردم امرى سادهتر شده است. روزنامه، رادیو – تلویزیون این امر را به عهدهدارند. سپس با آمدن اینترنت و سهولت افزایش و خوانش اطلاعات، دیگر این کار تنها حرفهاى براى نجیب زادگان نیست.//سام فرزانه، روزنامه شرق، نوروز 1383
پایان مقاله نیز باید بهیادماندنی باشد. همانطور که گابریل گارسیا مارکز نویسنده و روزنامهنگار آمریکاى لاتین نیز مىگوید پایان نوشته مطبوعاتى باید پرطنین باشد. پایان مقاله باید بهگونهای باشد که مخاطب دلش براى نوشته بعدى ماتنگ شود
شروع با مقایسه و مقابله
صبح روز 11 سپتامبر، هواپیماهایى را دیدم که در آسمان، بالای سرم پرواز مىکردند و دقایقى بعد، صداى انفجارهایى را شنیدم و دیدم که گوىهاى آتش و دود آسمان را پر کرد. براثر این عملیات، هزاران نفر مردند که بین آنها دو نفر از دوستان خوب من هم بودند. من از 11 سپتامبر 2001 سخن نمىگویم که در نیویورک اتفاق افتاد. دربارهى 11 سپتامبر دیگرى سخن مىگویم که به همین اندازه فجیع و دهشتناک بود: 11 سپتامبر 1973 هواپیماهایی را که من دیدم هواپیماهای جنگى بودند و هدف آنها کاخ ریاست جمهورى در سانتیاگوى شیلى بود. این دو 11 سپتامبر از خیلى جهات به هم ارتباط پیدا مىکنند؛ و به درک این امر کمک مىکنند که چرا جرج بوش آمریکا را به باتلاق عراق کشاند.//گاردین – روزنامه ایران – 1 آبان 1382
شروع با مقایسه و بهکارگیری استعاره
اگر از یک انگلیسیزبان بپرسید خروس چگونه سپیدهدم را بشارت مىدهد، فرد انگلیسیزبان صدایى از خود درمیآورد که اگر بخواهیم با الفباى فارسى آوانگارى کنیم به این صورت درمىآید: کیلى، کیلى.
و اگر همین پرسش را با یک فارسیزبان در میان بگذاریم خواهد گفت: قوقولیقوقو. از خود مىپرسیم مگر خروس انگلیسیها با فارسیزبانها فرق دارد یا ساختمان تولید صدا در خروسهای انگلیسى با فارسیزبانها تفاوت مىکند؟ پاسخ زبان شناسان و پرنده شناسان به این پرسش منفى است. تفاوت در ظرفیت شنیدن و بازتولید هر زبان است.// رامین مستقیم، مجله خواندنى، مهرماه 1381
شروع با استفاده از نقلقول و مقایسه
در آن روزگار عجز و ناامیدى که بریتانیا یکتنه در مقابل آلمان نازى ایستاده بود وینستون چرچیل اصول یک خطمشی را که هر زمامداری باید در ایام بحرانى در پیش گیرد بیان داشت. او گفت: اگر هیتلر به دوزخ تجاوز کند من در مجلس عوام دستکم یکبار هم که شده جانب شیطان را خواهم گرفت. اکنونکه صدام حسین به کویت تجاوز کرده است، آمریکا مقدم نیروهایى که از سوریها اعزامشدهاند، گرامى مىدارد…// جان بولاک، ایندیپندنت، 16 سپتامبر 1990
شروع سؤالی
نمیتوانید بخوابید؟ پس قرص مصرف کنید. احتیاج دارید که بیدار بمانید؟ پس قرص مصرف کنید. باوجود قرصى که خوردهاید نمىتوانید بیدار بمانید؟ و باوجود قرصى که خورده اید نمیتوانید بخوابید؟ پس بازهم قرص مصرف کنید.// www.drugguide.com – همشهرى 5 مرداد 1382
شروع با پیشینه و سابقه
آخرین بار که دونالد رامسفلد با صدام حسین دیدار کرد، صدام با احترام دست او را فشرد. این دیدار تقریباً 20 سال پیش در تاریخ 20 سپتامبر 1983 صورت گرفت. یک گروه رسمى تلویزیون عراق این لحظه تاریخى را ثبت کرد.// ایوان توماس، دیکى کریستوفر، نیوزویک 23 سپتامبر 2002
شروع با روایت و تصویر
میریاناو ونیویچ (24 ساله و اهل کرواسى) و زلیکو ونیویچ (28 ساله اهل صربستان) هفتههاست یکدیگر را ندیدهاند، ولى گاهى اوقات از این بیم دارند که در نیمرخهای تیرهوتاری که با شتاب و عجله از برابر هدفگیر تفنگهایشان عبور مىکنند، چهره یکدیگر را مجسم کنند آنها چهار سال قبل باهم ازدواجکردهاند و پسرشان حالا نوزدهماهه است. طفل با مادربزرگ مادریش زندگى مىکند؛ زیرا والدینش در دو طرف سنگرهاى خونینترین جبهههای نبرد در منطقه اسلوونى سرگرم جنگ هستند.//خوان کارلوس الگانیاراس، نشریه کامبیو 16، اسپانیا، 19 اوت 1991
شروع خبرى
روساى حکومت و دولت ثروتمندترین و قدرتمندترین کشورهاى جهان از اول تا سوم ژوئن 2003 در شهر اویان فرانسه گرد هم مىآیند؛ و اگر قرار ملاقات مورد تائید قرار گیرد. این بیست و هشتمین نشست آنها از 1975 به اینسو خواهد بود. این گروه رهبران بهتدریج بهصورت یکنهاد جهانى درآمده است. مقاومتها و اعتراضها علیه گروه 8 طى سالهاى اخیر با ظهور جنبش جهانیشدن از نوع دیگر جهش تازهاى یافته است.//گوستاو مسیاه، لوموند دیپلماتیک، ضمیمه همشهرى، اردیبهشت
یک شروع بد مىتواند بهعنوان بزرگترین مصیبت باشد و فرصت مطالعهی نوشتهی ما را از مخاطب بگیرد. شروع باید جذاب و بهگونهای باشد که یقهى مخاطب را بگیرد و او را به درون مقاله بکشاند.
پایان بهیادماندنی در نوشتار ژورنالیستی
اگرچه این سخن لانگ فیلد (Lang Field) نسخهای است که براى سخنوران پیچیده شده است، اما باید مقاله نویسان نیز به آن توجه کنند. او مىگوید: شروع کردن هنر بزرگى است، اما بزرگتر از آن هنر تمام کردن است.
پایان مقاله نیز باید بهیادماندنی باشد. همانطور که گابریل گارسیا مارکز نویسنده و روزنامهنگار آمریکاى لاتین نیز مىگوید پایان نوشته مطبوعاتى باید پرطنین باشد. پایان مقاله باید بهگونهای باشد که مخاطب دلش براى نوشته بعدى ما تنگ شود. پایان مقاله نیز مانند شروع مىتواند از مواد و محتویات آورده شده در درون مثلث طلایى بهره برده باشد، روایت، سؤال، ضربالمثل و … در یک جمله؛ باید تأثیرگذار و جذاب باشد و مخاطب را به تعمق و تأمل وادارد. به چند نمونه توجه کنید: …
ما چهکار مىتوانیم بکنیم؟ مىتوانیم حافظه خود را بیشتر به کار اندازیم و از تاریخ بیاموزیم مىتوانیم به تأثیر خود بر افکار عمومى ادامه دهیم تا به غرشى کرکننده تبدیل گردد. مىتوانیم چهره واقعى جرج بوش، تونى بلر و دیگر متحدان آن را بهعنوان قاتلان بزدل کودکان و نوزادان، مسمومکنندگان آبها و جنایتکاران جبارى که از راه دور بمباران مىکنند، افشا کنیم.مىتوانیم نافرمانى مدنى را از نو به هزاران شیوه بیافرینیم. هنگامیکه جرج بوش اعلام مىکند: آنکس که با ما نیست با تروریستهاست مىتوانیم به او بفهمانیم که خلقهاى دنیا مجبور نیستند بینمیکى ماوس بزهکار و بنلادنهای دیوانه یکى را انتخاب کنند.
(آروندهاتى روى، لوموند دیپلماتیک، ضمیمه همشهرى، اردیبهشت 1382)
کمتر کسى است که فکر کند اعلام توقف برنامههای گستاخانه قذافى، در ایجاد صلح جهانى سهم چندان مهمى داشته باشد.اما او مىتواند امروز در جهان ژست صلحخواهی بگیرد و حتی ایالاتمتحده آمریکا نیز از این اقدام استقبال کرده و هدیه رهبر لیبی را چون ران ملخ پذیرفته است. گویى قذافى این پند سعدى را نشنیده که مىگوید: یا مکن با پیل بانان دوستى یا بنا کن خانهاى در خورد پیل (مهران کرمى، روزنامه شرق، 30 آذر 1382)
فیلیپ گریفیث مىگوید: روزى در حلال جنگهای ویتنام گفتوگوی یک خلبان هلیکوپتر با فرماندهاش را شاهد بودم: بین آیا مىتوانیم خانهها را آتش بزنیم؟ جواب: اوکى، ولى مطمئن باشید که آن دوروبر خبرنگار نباشد. گریفیث مىگوید: واکنش خلبان بسیار عجیب بود. او با فریاد پاسخ داد ما نباید هیچ کارى را که نمىتوانیم نشان بدهیم، انجام دهیم. این جوان به دمکراسى ایده آل آمریکایى اعتقاد داشت و مرا بلافاصله به محلى که خانهها را آتش مىزدند برد و من توانستم عکسهایى ازآنجا تهیه کنم. گریفیث مىگوید: در دولت بوش )پدر( به این خلبان به چشم یک دیوانه نگاه میکردند. در فاصله یک دهه چه اتفاقى افتاده است که تئورى یک دیوانه به دیپلماسى رسانهاى از حکومت پدر تا حکومت پسر مبدل شده است؟ آیا مىتوان مشاوران نوم حافظه کار جورج بوش را از نسلى مشابه همان خلبان دیوانه در جنگ ویتنام قلمداد کرد؟ (احمد توکلى، روزنامه جام جم، 5 خرداد 1382)
منبع : تبیان