خودشناسی دانشجویان
روابط سالم، صمیمانه و صادقانه دانشجویان با هم باعث می شود از روابط مخرب، منفی و تحقیرآمیز دوری کنند، و این امر باعث می شود از فشارهای روانی محیط کم و زندگی را لذت بخش تر کنند. در این مقاله که به قلم نویسندگان قدم یار به سرپرستی مهندس فرشاد مارچینی گرد آوری شده است، سعی می شود به صورت خلاصه و با زبانی ساده در رابطه با خودشناسی دانشجو مطالب مفیدی جهت استفاده دانشجویان گرامی ارائه گردد.
مقدمه
می توان گفت سرنوشت انسانها به دست خودشان و براساس باورها، فکرها و ذهنیت های خودشان ساخته میشود پس باید از باورها، ذهنیت ها و فکرهای اشتباه و منفی دوری کرد و سرنوشت قشنگ تری را رقم زد.
خوشبختی را نمی توانیم پیدا کنیم بلکه باید خودمان شرایطی را بوجود بیاوریم تا خوشبختی ایجاد شود. تغییر در انسانها نیز همین گونه است پس بـرای بوجـود آوردن تغییـر در خود، فقط تصمیم به تغییر کافی نیست بلکه باید به خود شناسی پرداخت و تواناییها و موقعیت های خود را بشناسیم و آنها را باور داشته باشیم بعد از آن می توان بیشتر از وجود خود و دیگران لذت برد.
نظریه تحلیل رفتار متقابل
رفتار متقابل یک تئوری روان شناسی می باشد که توسط دکتر اریک برن در سال 1950 میلادی ارایه شد و از لحاظ کاربردی، در حل مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روانشناسی قرار گرفت. تدریجاً در زمینههای مشاوره، روانکاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعهشناسی، توسعه سازمانی و آموزش، نظریههای جدیدی ارایه نموده و گسترش پیدا کرد. این نظریه می تواند افکار و احساسات پیچیده، سردرگم و پریشان شخص را سر و سامان دهد تا فرد با تفکیک و سازماندهی افکار و احساسات، شناخت بهتری از خود پیدا کند و در نتیجه با شناخت نقاط ضعف و قدرت خود، رفتارهای سالم و سازندهای بروز دهد. در این حالت به انسان این توانایی را می دهد که در بحرانهای روحی- روانی، خود قادر به تجزیه و تحلیل مشکل و حل آن باشد. و این گونه سه حالت «خودآگاه» والد و بالغ و کودک پایه نظری تحلیل رفتار متقابل را تشکیل میدهند.
حالت نفسانی والد
در دوران کودکی بایدها و نبایدهای بی شماری را آموختیم و قانونمندی های موجود در زندگی امروز ما از همان احساسات و باورهای والدین، و حتی جامعه می باشند که به مسیر زندگی جهت می دهد. به طور مثال: والدینی هستند که به کودک خویش همیشه گوشزد می کنند « اتاقت را مرتب کن» کودک در مواقعی هم که یک دانشجوی بالغی شد ممکن است این جمله را با همان لحن و همان صدا در ذهنش احساس کند.
در حالت «والد»، درگیر احساسها، فکرها و رفتارهایی هستیم که در گذشته، پدر و مادر ما و یا افرادی در اطراف مان، داشتهاند، یعنی ما همان رفتار، کردار و برخورد آنان را می آموزیم و در بزرگسالی در زندگی خودمان پیاده میکنیم.
زمانی که ما درست مانند والدین خود رفتار و فکر و احساس می کنیم، در حالت نفسانی والد خود، قرار داریم. شامل عبارتهایی چون “باید- نباید- درست و غلط- چه جوری باید این کار را انجام داد و … “می شود. مثلاً هر وقت که به دوستتان می گویید: (نباید چنین حرفی می زدی، اصلاً حرف خوبی نبود) شما در حالت “والد” خود هستید.
حالت نفسانی کودک
کودک، بخش عاطفی و احساسی درون ما درباره مسائل مختلف زندگی است. وقتی که با یک کودک بازی می کنیم، در واقع کودک درون خود را فعال نموده ایم.
در حالت «کودک»، احساسها، فکرها و رفتارهای گذشتهی خود را می جوییم یعنی با قهرکردن، زورگرفتن و یا با چشم گفتن و ناز کردن، میخواهیم خواسته خود را به کرسی بنشانیم.
“می توانم ها و نمی توانم های” افراطی از جمله حالت های نفسانی کودک هستند. مثلاً هروقت به دوستتان می گویید: (خیلی دلم می خواهد یک لیوان بستنی بخورم حیف که نمیتونم) شما در حالت “کودک” خود هستید.
حالت نفسانی بالغ
بالغ، همچون یک کامپیوتر عمل می کند و جنبه منطقی شخصیت ماست؛ یعنی اطلاعات را جمع آوری، پردازش و در نهایت نتیجه گیری می کند. بالغ واسط بین کودک و والد است و در مواقع تصمیم گیری های مهم زندگی و حسابگری درباره امور، بروز می دهد.
به عنوان مثال هر وقت به دوستتان می گویید: “اگر موافقی، فکر کنم الان وقت مناسبی است تا درباره مشکلی که دیروز پیش آمد با هم حرف بزنیم” شما در حالت بالغ خود هستید.
«اریک برن» معتقد است که انسانهای دارای روانسالم، به داشتن هر سه حالتهای نفسانی نیاز دارند ولی باید بدانند که آنها را کجا و چگونه استفاده کنند.
روابط متقابل
منظور از « تحلیل رفتار متقابل » تعامل بین این سه بخش شخصیت انسان (حالات نفسانی) می باشد. هر گاه فرد بتواند در مواقع مناسب و ضروری بخش مربوطه را به کار گیرد، در واقع توانسته است جدای بخش های درونی خود، با فرد دیگر نیز در موضع تعامل و سازگاری قرار بگیرد. وقتی ما با کسی رابطه برقرار می کنیم و او نیز پاسخ می دهد رابطه متقابل به وجود می آید و این باعث می شود ما زنجیره ای از روابط متقابل را داشته باشیم.
استفاده از حالات نفسانی
برای تحلیل روابط متقابل ما از الگوی حالات نفسانی استفاده می کنیم تا بتوانیم توضیح دهیم که در روند روابط چه می گذرد.
روابط متقابل مکمل
رابطه ای است میان حالت نفسانی که آنچه مورد مخاطب قرار می گیرد همان باشد که پاسخ می دهد. مثلاً دانشجو با تاخیر وارد کلاس می شود، استاد وارد حالت نفسانی والد خود شده و با صدای تند می گوید باز هم که دیر آمدی، اینطوری نمی شود! دانشجو همانطور که در حالت نفسانی کودک خود می ترسد مِن مِن کنان می گوید ببخشید دیگر تکرار نمی شود! در واقع محرک از والد به کودک و پاسخ برگشتی از کودک به والد است.
روابط متقابل متقاطع
رابطه متقابل متقاطع رابطه ای است که در آن از حالت نفسانی مخاطب پاسخ داده نمی شود. مثل زمانی که دانشجو به جای ترسیدن با ملایمت و اعتماد به نفس به استاد نگاه کند و با صدایی موزون بگوید: می توانم بفهمم که چقدر عصبانی هستید و می توانم درک کنم که چرا اینطور احساس می کنید، لطفاً به من بگوئید که در این مورد چه کار کنم؟ در واقع او محرک والد-کودک استاد را با پاسخ بالغ- بالغ قطع کرده است. وقتی رابطه متقابلی متقاطع می شود در رابطه، اخلالی ایجاد می شود و یک یا دو طرف رابطه باید تغییر حالت نفسانی دهند تا رابطه دوباره ایجاد شود.
اختیار
هیچ رابطه ای خود به خود، خوب یا بد نمی باشد. زمانی که شخصی یک رابطه را به شما وارد می کند، هرگز نمی تواند شما را مجبود کند تا به یک حالت نفسانی خاص بروید. تنها کاری که می تواند بکند این است که شما را دعوت به حالت نفسانی خاص کند.
خود شناسی
راحت ترین راه برای شناخت خود، تحلیل رفتار متقابل اسـت. اصول آن به این صورت می باشد که هر چند مسایل ناراحت کننده زیادی ممکن است برای ما رخ دهد، ولی ما می توانیم با آن مسایل برخوردی منطقی داشته و واکنشی درست و آگاهانـه از خود نشان دهیم. در واقع با این نظریه ارائه شده سـعی مـی کنـیم عصـبانی نشـویم و دیگران را عصبانی نکنیم. در این صورت موفـق خواهیـد شـد نـوعی خودشناسی عمیق را تجربه کنید.